-
دادنامه ای برای وجدان جامعه
یکشنبه 12 اسفند 1397 17:19
خیانت جنسی و ناموسی که زنم به من کرده برای من حق شرعی و قانونی ایجاد کرده که جامعۀ بیمار ما نمیخواد اونو بربتابه! زنم جلوی چشام با یه مرد آلوده مثل خودش در حالِ ... بوده و خیلیا انتظار دارن از حق مسلم شرعی و قانونی خودم دست بکشم و این خود یه ظلم مضاعف به منه! زنی که نه تنها حاضر نیست کوتاه بیاد از رویۀ پلید خودش بلکه...
-
مغزهای آکُستیکی
جمعه 21 دی 1397 10:57
گوش کنی می فهمی! اینجا را کلیک کن
-
زخم های نشمرده
یکشنبه 15 مهر 1397 18:58
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم چو گلدانِ خالی لب پنجره پُر از خاطرات ترک خورده ایم اگر داغ دل بود، ما دیده ایم اگر خون دل بود، ما خورده ایم اگر دل دلیل است آورده ایم اگر داغ شرط است، ما برده ایم اگر دشنه ی دشمنان ، گردنیم اگر خنجر دوستان ، گُرده ایم گواهی بخواهید، اینک گواه همین زخم هایی که...
-
معنای آزادی
پنجشنبه 25 تیر 1394 03:40
احساس می کنم این روزها انتقادها و اعتراض ها به مزاحمت های عاطفی (البته از دیدگاه کسانی که به آن مزاحمت می گویند) فزونی گرفته است . من نه موافق این دیدگاه هستم که می گوید: "تقصیر مزاحمت به عهده ی قربانیان بی بند و بار آن است" و نه دیدگاهی که می گوید: "من باید آزاد باشم ولی هیچ کس حق واکنش ندارد"....
-
بیماری فریب !
چهارشنبه 13 خرداد 1394 13:59
تا کی خودشان را می فریبند؟ حقیقت این است که فریب جزیی از خمیرمایه ی وجود شده! بسی جا دارد که برای این مصیبت تان نیز سوگواری کنید! تا کی خودشان را می فریبند؟ سالیان درازی بود که بهانه می کردید این حال و روز ما را حاکمان پدید آورده اند و حاکمان ، مستبدند و تافته ی جدا بافته از ما ؛ اما این سال ها که این بهانه ی فریبنده...
-
حمایت از جنایت !
سهشنبه 12 خرداد 1394 19:49
نابود می کنند با تابوسازی های مسخره! زندگی را به آتـش می کـشـنـد با مقدسنمایی های پوچ ! به کجا رسیده اید ؟ ! من از این روزگارشان متنفرم ! وقتی به این روزگار دقیق می نگرم برایم عین خواب می ماند ! تابوی پدر و مادر و تنزه رفتارشان یک نمونه ی دردناک ! ارحامپرستی که هزار آسمان ریسمان برایش می بافند نمونه ی مهوع دیگر آن !...
-
خفگی ِ فضیلت !
یکشنبه 10 خرداد 1394 23:57
به " خود کشی " نیازی نیست ! تو را که در پی "ارزش های بشری" هستی " خاموش " خواهند نمود ! جماعتی "کلاهبردار" - نیش عقرب نه از ره کینست اقتضای طبیعتش اینست - ! امتحان نکن ! امتحانش هزینه های بس گزاف دارد ! تجربه های " تلخ " گواه گویای آن . علاجش "فرو خوری" است...
-
خفقان ، خفگی یا سکوت ؟
شنبه 9 خرداد 1394 21:09
شاید هم " جبرِ اجتماعی " ! هر نامی بخواهی بر آن بگذار، ولی چیزی است که امروزه سانسور می نامند یا شاید دقیق تر "خودسانسوری" - البته از گونه ی اجتماعی آن - گر چه من به آن دیکتاتوریِ جامعه می گویم . یعنی اجتماع یا فرهنگِ عامه، مستبدانه " آزادی " را به بند می کشد !
-
خیانت زده !
جمعه 8 خرداد 1394 16:05
احساس می کنم " خیانت " پشت گوشم ایستاده ! نه ! " خیانت " مرا سخت در بر گرفته ! " دروغ " و " دزدی " (به معنای عام آن) عجیب شایع شده ! برای من عین خواب می ماند !