خفه ام می کنند!                       I do not want to be strangled

خفه ام می کنند! I do not want to be strangled

نمی خواهم خفه شوم! I do not want to be strangled
خفه ام می کنند!                       I do not want to be strangled

خفه ام می کنند! I do not want to be strangled

نمی خواهم خفه شوم! I do not want to be strangled

بیماری فریب !

تا کی خودشان را می فریبند؟

حقیقت این است که فریب جزیی از خمیرمایه ی وجود شده!

بسی جا دارد که برای این مصیبت تان نیز سوگواری کنید!

تا کی خودشان را می فریبند؟


سالیان درازی بود که بهانه می کردید این حال و روز ما را حاکمان پدید آورده اند و حاکمان ، مستبدند و تافته ی جدا بافته از ما ؛ اما این سال ها که این بهانه ی فریبنده رنگ باخته ، وانمود می کنند که تهدید حاکمیت بیخ گوش است.

گویا این قبیلۀ فریب -که می پندارند نه فقط نانشان که حیات شان بسته به فریب است- بر این باورند که قرن ها این خاک مستعمرۀ اقوام دوردست می باشد و حاکمان آنان از سرزمینی دیگر بر آنان چیره گشته اند.

آیا جز اینست که فرزندان همین سرزمین  در این خاک حکم فرمایی می کنند؟؟؟!

چه می سراییم و به کجا می رویم؟!

و شاید این بیماری فریب به خودبینی برگردد که اگر گفته اند افق دیدمان تا بینی است بد نگفته اند -بینی و خود بینی، چه اتفاقی!-.

سخنِ گران و گزنده آنکه: آدمی تا وقتی حق را در حق خود منحصر ببیند، آنگاه حقوق بشر، حقوق حیوانات و حقوق طبیعتِ زنده را یکسره نادیده می گیرد و کار تا بدانجا پیش می رود که فلاکت و تباهی روز به روز بیشتر غوغا می کند.